خبرگزاری حوزه | در تاریخ اسلام،رویدادهایی وجود دارند که اگرچه در نگاه اول، حادثهای محدود و مربوط به گذشته به نظر میرسند، اما به دلیل بار معنایی و پیامدهای عمیقشان، به نمادی فراتر از زمان خود تبدیل شدهاند. مسئله «فدک» یکی از این رویدادهاست. این قطعه زمین حاصلخیز، که در دوران پیامبر گرامی اسلام به حضرت فاطمه زهرا (س) بخشیده شد، نه تنها یک ملک شخصی، بلکه محکی برای سنجش وفاداری به وصایت و ولایت، و عرصهای برای نمایش نخستین انحراف از سیره قطعی رسول خدا بود. بررسی این واقعه، فراتر از کشمکش بر سر یک قطعه زمین، بازخوانی درسهای بزرگ تاریخی درباره حقمداری، عدالتطلبی و دفاع از حریم اهل بیت است.
شرح ماجرا:
فدک،دهکدهای با چشمهها و نخلستانهای فراوان بود که بدون جنگ و درگیری، توسط ساکنانش به پیامبر اسلام هدیه شد. بر اساس آیات قرآن، همچون آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ» (سوره اسراء، آیه ۲۶: و حق خویشاوند [نزدیک] را بده)، و نیز سنت ویژه پیامبر، اموالی که از این طریق به دست میآمد، ملک شخصی ایشان محسوب میشد و آن حضرت میتوانست آن را به هرکس که میخواست ببخشد. پیامبر اکرم (ص) نیز فدک را در دوران حیات خود به دختر گرامیشان، حضرت فاطمه زهرا (س)، بخشیدند. این موضوع در منابع معتبر تاریخی و حدیثی فراوانی ثبت شده است [۱].
پس از رحلت رسول خدا، زمانی که حضرت فاطمه (س) برای احقاق حق خود اقدام کرد، با ادعای شگفت انکاری روبرو شد: مدعیان خلافت گفتند که پیامبران ارث نمیگذارند و آنچه از ایشان باقی میماند، صدقه است و در اختیار حاکم اسلامی قرار میگیرد! این در حالی بود که حضرت فاطمه (س) برای اثبات مالکیت خود، هم شواهد تاریخی و هم گواهانی همچون همسرش علی بن ابیطالب (ع) و امایمن را حاضر کرد [۲].
منطق استدلال حضرت زهرا (س):
حضرت فاطمه(س) در پاسخ به این ادعا، با استناد به قرآن کریم، منطق محکمی ارائه داد. ایشان به آیهای استدلال کرد که در آن حضرت زکریا از خداوند میخواهد: «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا * یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» (سوره مریم، آیات ۵ و ۶: پس از جانب خود، ولی و جانشینی به من عطا کن که وارث من و وارث خاندان یعقوب باشد). اگر پیامبران ارث نمیگذارند، این درخواست حضرت زکریا چه معنایی میتواند داشته باشد؟ علاوه بر این، روایات متعددی از پیامبر اسلام وجود دارد که فرمودند: «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ لَا نُورِثُ مَا تَرَکْنَاهُ صَدَقَةٌ» (ما جماعت پیامبران ارث نمیگذاریم؛ آنچه به جای میگذاریم، صدقه است)، اما این روایت از دیدگاه شیعه و بسیاری از عالمان اهل سنت، یا جعلی است یا به اموال عمومی و انبیا مربوط میشود، به اموال شخصی ایشان [۳]. با این وجود، استدلالهای تابناک دختر پیامبر نادیده گرفته شد و فدک از تصرف او خارج گردید.
نمادین شدن فدک:
غصب فدک،تنها یک محرومیت اقتصادی نبود. این عمل، نماد بزرگتری از محروم کردن وصی و جانشین بر حق پیامبر، حضرت علی (ع)، از حق مسلم خلافت بود. فدک به مثابه نخستین حلقه از سلسله حوادثی بود که به حاشیه رانده شدن اهل بیت پیامبر را رقم زد. حضرت فاطمه (س) در خطبههای آتشین خود، به روشنی به این ارتباط اشاره کردند و دفاع از فدک را دفاع از حق ولایت و امامت دانستند [۴]. ایشان در مسجد النبی حاضر شدند و با استناد به آیات قرآن و سیره پیامبر، حقانیت خویش و همسرشان را اثبات کردند، اما پاسخش را جز جفا و تهدید ندیدند.
نتیجهگیری:
واقعه فدک،درسی همیشگی برای همه آزادگان و حقجویان است. این رویداد نشان میدهد که چگونه میتوان با تفسیرهای به ظاهر دینی، اما در باطن انحرافی، واضحترین حقوق را نادیده گرفت و سنت پیامبر را زیر پا گذاشت. فدک فقط یک باغ نبود؛ پرچمداری عدالتخواهی و وفاداری به عهد رسول خدا بود. عبرت گرفتن از این حادثه، به معنای بازخوانی تاریخ برای پاسداری از ارزشهای ناب اسلامی و دفاع از مظلومان در همه اعصار است. امروز نیز فدک نماد تمام مواریثی است که از اهل بیت و پیروان راستین شان به ناحق غصب میشود و یادآور این سخن گهربار است که دفاع از حق، هرچند به قیمت جان باشد، واجب است.
منابع:
۱. الامامة و السیاسة (منسوب به ابن قتیبه دینوری)، جلد ۱، صفحه ۱۴.
۲.بلاغات النساء (ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر)، صفحه ۲۳.
۳.الشافی فی الامامة (سید مرتضی علم الهدی)، جلد ۳، صفحات ۱۲۵-۱۳۰.
۴.الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (علامه امینی)، جلد ۷، صفحات ۲۰۰-۲۴۰.
حسین بنی اسدی










نظر شما